سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینِ برادران، کسی است که هرگاه او را از دست بدهی، پس از او زندگی را دوست نداشته باشی . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 89 مهر 4 , ساعت 3:59 عصر

در نگاره های جبهه شرقی آپادانا، یعنی همان نمای اصلی و نخستین تالار بار تخت جمشید، پشت سر شاه بر تخت نشسته، سربازان گارد نیزه دار در سه ردیف روی هم قرار گرفته، ایستاده اند. این مجلس تقریبا یک سوم فضای وسیع شمالی نگاره ها را در اختیار دارد. این سربازان، تقریبا صد نفر، در اینجا به نمایندگی 10000 سرباز به تصویر کشیده شده اند که (سپاه آماده باش) شاهنشاه ایران را تشکیل میداده اند. این سربازان را از این رو جاویدان مینامند که با مردن یا کشته شدن یکی، بی درنگ فرد دیگری به جای او قرار میگرفت. به این ترتیب تعداد افراد تین گارد همواره 10000 نفر بوده است.


گارد پشت سر شاه، لباس چین دار هخامنشی بر تن، کفش ایرانی سه بندی بر پا و نواری پیچیده بر گرد سر دارند. به خاطر همین نوار، اینان را عیلامی انگاشته اند. اما در پشت نوار دور سر عیلامیها، همیشه گره ای وجود دارد. از این روی و مخصوصا به خاطر کفشها، کاملا روشن است که افراد گارد، پارسی اند. حتی میتوان چنین گفت که همه افراد (ده هزار جاودانان) فقط از پارس بوده اند.


نیزه دست همه این سربازان، در قسمت پایین به یک انار کوچک ختم میشود. از همین روی، یونانیان، آنرا (سیب بر) نامیده اند. این گارد 10000 نفری از ده گروه 1000 نفری تشکیل میشد. انار سرنیزه فرمانده هر گروه که (هزارپت) نامیده میشد، زرین و انار دیگران سیمین بود. فرمانده نیزه داران (انار طلایی) نیز دارای همین عنوان هزارپت بود. تین هزارپت، ظاهرا فرمانده همه نیروهای ایرانی نیز محسوب میشد. فرمانده کل گارد جاویدان، همان فرمانده سپاه ایران نامیده میشد و از قدرت فوق العاده ای برخوردار بود. این فرمانده را شاه، از افراد خانواده خود و یا از میان دوستان مورد اعتمادش برمیگزید.


گروه بندی همه نیروهای نظامی ایران متنند گارد ویژه جاویدان، (ده دهی) بود. گروههای 1000 نفری متشکل از گروههای ده نفری تشکیل میشد. همه اینها شبیه رده های نظامی امروزی، متننددرجه دار، ستوان، سرهنگ و ژنرال، فرمانده خاص خود را داشتند. اشاره میشود که از این نظام در گروه بندی کارگران نیز استفاده میشد.


در کنار گارد جاویدان، 10000 نفری که پیاده نظام بود، هنگهای 1000 نفری سواره نظام نیز وجود داشت. به هنگام جنگ، علاوه بر این سپاهیان ثابت و قوای ساتراپ نشین مختلف امپراطوری بزرگ ایران، دهقانانی که از طرف شاه، زمینهایی را برای کاشت و برداشت در اختیار داشتند متقابلا به عنوان سرباز در ارتش به خدمت گرفته میشدند. به نظر میرسد که سربازان منطقه (پئیشاخوادا) در شرق تخت جمشید و در خاک کرمان، قابل اعتمادتر و ضربتی تر بوده اند. از لوحهای دیوانی بر می آید که از آنها به دفعات برای ماموریتهای ویژه دعوت شده است.


منبع :  کتاب از زبان داریوش



لیست کل یادداشت های این وبلاگ